کاوش موضوع آموزش محیط زیست
صفحه اصلی
آموزش محیط زیست
== مفاهیم پایه ==
اصطلاح آموزش محیط زیست ترکیبی از دو حوزه علمی متفاوت محیط زیست و آموزش است، که اولی اشاره به طبیعت و علوم طبیعی و دومی به علومانسانی و رفتاری اشاره دارد؛ بنابراین ترکیب علم بومشناسی با الگوهای یادگیری جهت آمادهسازی آموزش مؤثر با رویکرد محیط زیست، آموزش محیط زیست شکل میگیرد. تعاریف مختلفی از آموزش محیط زیست تدوین شدهاست.
ویلیام استاپ (۱۹۶۹) آموزش محیط زیست را پرورش شهروندانی میداند که از دانش بیوفیزیکی محیط زیست برخوردار هستند، نسبت به مشکلات مرتبط با محیط زیست آگاه بوده، مشکلات را هدفگذاری مینماید و با انگیزه و آگاهانه جهت کمک به چگونگی حل این مشکلات عمل میکنند. انجمن آموزش محیط زیست آمریکای شمالی (۱۹۸۳) آموزش محیط زیست را فرایند تجزیه و تحلیل و درک درست از مسائل محیط زیست است که بتواند با ارائه دانش و مهارت کافی به افراد جامعه درخصوص تعیین خط مشی، چگونگی حل مشکلات و مدیریت صحیح از محیط زیست محافظت و مشکلات آن را برطرف گرداند، تعریف میکند. اما اهدافی که آموزش محیط زیست درپی آن است، آگاهی بخشیدن به معلومات محیط زیستی هر فرد است؛ بهطوری که شخص ارزشهای محیط را درک کرده، در حراست از آن کوشا بوده و با فکر و تعمق در فرآیندهای زیستی به حمایت از آن بپردازد. بهطور جامعتر، اهداف آموزش محیط زیست:
مهیاسازی هر فردی برای کسب دانش به منظور بهبود محیط زیست خود؛
ایجاد آگاهی که سبب هوشیاری دربارهٔ جنبههای فیزیکی، اجتماعی و زیبایی شناختی محیط زیست گردد؛
ایجاد نگرشی نو یا الگویی از رفتار افراد، گروهها و جامعه بهطور کامل در قبال محیط زیست؛
کمک به مهارت افراد در شناسایی و حل مسائل محیط زیستی است.
بنابراین ترویج دانش محیط زیستی و حساسیتزایی در افراد، یک فرایند ساختاری گام به گام است که میانرشتهای بوده و موجب آن میگردد تا یادگیرنده آگاهی دربارهٔ محیط زیست، ارزشگذاری محیط زیست از طریق دانش، مسئولیتپذیری در مورد محیط زیست و قابلیت انجام عمل و مهارتهای لازم برای حل مشکلات را کسب کند. کسب این مهارتها با هدف رسیدن به توسعه پایدار انجام میشود، که تحقق آن در گرو تدوین برنامهای روشن و شفاف از اهداف آموزش محیط زیست است. اینگونه برنامهها در مدارس از طریق تدریس کتب درسی و فعالیتهای مرتبط با آن آموخته میشود و موجب کسب سواد محیط زیستی میگردد (پریشانی و همکاران، ۱۳۹۵). سوادی که آموزش آن از لحاظ تاریخی، ابتدا با روش گنجاندن در برنامه درسی رسمی با الحاق مفاهیم محیط زیستی، فعالیتها و نمونههای موجود مربوط به اهداف برنامه درسی، به صورت تزریقی بوده و متأثر از رویکردهای برنامه درسی است که در آموزش محیط زیست لحاظ میشود و در چارچوب رویکرد تلفیقی تحقق یابد (شبیری و شمسی، ۱۳۹۴). لذا آموزش محیط زیست میتواند دارای رویکردهای برنامه درسی تلفیقی با ویژگیهای زیر باشد:
رویکرد تکرشتهای: محیط زیست بهصورت یک رشته مجزا مورد توجه قرار میگیرند یا تلفیق موضوعات و مهارتها در درون این رشته رخ میدهد.
رویکرد چندرشتهای: در این رویکرد در تمامی دروس تحصیلی به مسائل محیط زیستی اشاره میشود در حالی که هر کدام از دروس روی یک موضوع مختلف متمرکز میشوند.
رویکرد میانرشتهای: در این رویکرد آموزش محیط زیست به عنوان یک درس یا رشته تحصیلی، در برگیرنده موضوعات دروس مختلف تحصیلی است که تماماً در موضوع محیط زیست متمرکز است (چلیا[۵]، ۱۹۸۵).
رویکرد فرارشتهای: در هم شکستن مرزهای دانش و ایجاد و بازسازی یک رشته جدید (احمدی، سبحانینژاد و امیری، ۱۳۹۴) بدین معنا که با یک مسئله مانند محیط زیست شروع شود و از رشتههای علمی دانش جدیدی تولید گردد.
انگلسون[۶] (۱۹۸۹) به فرآیندهای هشتگانه برای الحاق آموزش محیط زیست در برنامه درسی اشاره میکند که عبارتند از:
انتخاب موضوع محیط زیست برای بودن در وجود یک ساختار واحد گسترده؛
شناسایی واحدهای گسترده که مرتبط با حمایت و تحقیق کردن از موضوعات محیط زیست است؛
توسعه یک یا چند، از اهداف زیستمحیطی؛
مشخص کردن میزان موضوعات زیستمحیطی برای اضافه شدن به هر واحد؛
توسعه ساختار جدید به جریانات نیازمند؛
شناسایی فرآیندهای جدید مهارتهایی که مورد استفاده و توسعه قرار میگیرد و در جهت دستیابی به اهداف زیستمحیطی جدید میباشد؛
شناسایی منابع جدید برای استفاده در دستیابی اهداف زیستمحیطی: تجهیزات، مواد مصرفی، منابع، تارنمای سفر میدانی، منبع مردمی و غیره
شناسایی فعالیتهای مرتبط و موضوعات جدید برای تحقیقی که ممکن است توسط آموزش واحد الحاقی اخیر پیشنهاد شده باشد.
همچنین هانگرفورد و ولک[۷] (۱۹۹۰) معتقدند در صورتی یاددهندهها قادر به تغییر رفتار در یادگیرندههای محیط زیستی خود هستند که مسائل زیر در برنامه درسی مورد توجه قرار گیرد:
مفاهیم عمده بومشناختی زیستمحیطی در درون محیط زیستی که این مفاهیم در آن وجود دارند، درس داده شوند.
ایجاد طراحی دقیق و موقعیت خوب برای یادگیرندگان به منظور بهدست آوردن حساسیت زیستمحیطی که سبب افزایش تمایل برای رفتار مناسب میشود.
ایجاد برنامه درسی که سبب دانش عمیق موضوعات زیستمحیطی میگردد.
ایجاد برنامه درسی که به یادگیرندهها مهارت تجزیه و تحلیل و بررسی موضوعات زیستمحیطی را یاد میدهد. همچنین زمان لازم برای بهکارگیری این مهارتها را ایجاد مینماید.
ایجاد برنامه درسی که به یادگیرنده، مهارتهای شهروندی را برای حل مشکلات یاد میدهد؛ بهعلاوه زمان مورد نیاز برای کاربرد این مهارت را نیز فراهم میآورد.
همچنین کوند و سانچز[۸] به نقل از پژول[۹] (۲۰۱۰) معتقداند برای گنجاندن آموزش محیط زیست در برنامه درسی میتوان بصورت عرضی در تمام زمینههای برنامه درسی به عنوان یک مکمل در قالب فعالیتهای جدا شده یا کارگاهی، اعم از داخلی یا بیرونی استفاده کرد یا با تلفیقی از مضامین عرضی در تمام زمینههای دانشی و زندگی روزمره ادغام نمود. چنانکه برنامه درسی آموزش محیط زیست به عنوان یک فرایند پیچیده و پویا در سهپایه، اخلاق جمعی جدید، سبک جدید تفکر و شکل جدیدی از کنش تحولگرا ضروری است (کوند و سانچز، ۲۰۱۰). بنابراین، گنجاندن آموزش محیط زیست در برنامه درسی باید جامعتر از «افزودن» صرف مسائل محیط زیست به محتوای موجود باشد و پایه برنامه درسی آموزش محیط زیست میبایست هماهنگسازی مداوم آن با اصول اخلاقی، مفهومی و روششناختی مبتنی بر محیط زیست قرار گیرد (همان منبع).
از آنجا که ماهیت آموزش محیط زیست دارای قابلیت تلفیق است، رویکردهای آموزش محیط زیست را میتوان در گروه رویکردهای غیرتکنیکی و انسانگرای برنامه درسی قرار داد (شبیری و رضایی، ۱۳۹۸). در قلمرو برنامه درسی آموزش محیط زیست عناصر گوناگونی دخالت دارند که بر اساس اسناد و اعلامیههای معتبر آموزشی چهار عنصر تجربی، همنظری[۱۰]، زیباشناختی و اخلاقی از مهمترین عناصر آموزش محیط زیست هستند (شبیری و رضایی، ۱۳۹۸). این عناصر بشدت با سه ساختار یادگیری «درباره، از طریق و برای» محیط زیست وابستهاند (گاف و گاف[۱۱]، ۲۰۱۳). همچنین هر یک از ساختارهای یادگیری بیانگر حوزهای از یادگیری در آموزش میباشند:
آموزش درباره محیط زیست به حوزه شناختی اشاره دارد. در این ساختار آموزشی، محیط زیست به عنوان یک موضوع جهت شناسایی مفاهیم پایه و ساده تا مباحث و روابط پیچیده آن با انسان در نظر گرفته میشود.
آموزش از طریق محیط زیست بیانگر حوزه روانی– حرکتی است در این جنبه آموزشی، از محیط زیست به عنوان محیط آموزشی برای کسب تجربیات بدون واسطه استفاده میشود.
آموزش برای محیط زیست مرتبط با حوزه عاطفی است. هدف این نوع رویکرد آموزشی، حفاظت محیط زیست است که بواسطه آن فراگیر با انواع ارزشها، رفتارها و گرایشهای اخلاقی مثبت چون مسئولیتپذیری، تعهد و رفتار دوستانه با محیط زیست، آشنا شده و عمل مینماید (نگ و ویزایاکومار[۱۲]، ۲۰۰۵: ۲).
بنابراین برنامه درسی بهعنوان یکی از عناصر اصلی آموزش که به قصد ایجاد تغییرات در رفتار یادگیرنده اجرا میشود (لوی، ۱۳۸۲) میتواند اولین گام مؤثر برای بهبود رفتار یادگیرنده در حفاظت از محیط زیست و ارتقای اهداف آموزشی در برنامه درسی آموزش محیط زیست باشد (پریشانی و همکاران، ۱۳۹۵). برنامه درسی آموزش محیط زیست اشاره به کلیه تجربیاتی دارد که به یادگیرندهها کمک میکند تا با کسب آنها از یک طرف مشکلات دانشی، نگرشی و مهارتی خود را در رابطه با محیط زیست برطرف کنند و از سوی مشارکت فعالی در فعالیتهای محیط زیستی با توجه به جنبههای اکولوژیکی، سیاسی و اقتصادی داشته باشند (پالمر[۱۳]، ۱۹۹۸).
بنابراین بهترین راه برای انجام این تعهد این است که آموزش محیط زیست را در تمام موضوعاتی که در نظام آموزشی آموخته میشود گنجانده شوند. اصطلاحی که معمولاً برای بیان خصوصیات برنامه درسی بینرشتهای بکار میرود (شبیری و شمسی، ۱۳۹۴). اما برخی معتقدند که اگر آموزش محیط زیست بهطور جداگانه و تحت عنوان یک رشته مجزا وارد سیستم مدارس شود، بازدهی عمل بهتر خواهد بود؛ زیرا جدا کردن آموزش محیط زیست از دیگر رشتهها باعث ادامه و تقویت جدایی انسان از طبیعت میشود که این برخلاف اصول آموزش محیط زیست است (شبیری و عبداللهی، ۱۳۸۸). اما امروزه بینرشتهای بودن آموزش محیط زیست بهعنوان یک الگوی موفق پذیرفته شدهاست. درنهایت توجه به آموزشهای مدرسهای منجر به گنجاندن موضوعات محیط زیستی در دروس و کتابهای دورههای تحصیلی گردید که مفاهیم محیط زیستی آن براساس سه زمینه اصلی پایهگذاری شد:
مفاهیم بنیادی: مسایل پایهای که به شناخت محیط زیست و عوامل تأثیرگذار بر آن، ترکیبات تشکیلدهنده مواد، آبهای سطحی و زیرزمینی، ترکیبات خاک و عواملی که منجر به تشکیل خاک میشوند و مکانیسمهای رشد و نمو گیاهان و جانوران میپردازد.
نیروهای مخرب: به مطالعه عوامل از میانبرندهای که باعث تغییر و تحول محیط زیست و عملیات زیانباری مانند کاربری بیرویه خاک، معادن، درختان جنگلی و انواع آلودهکنندهها تأکید دارد. مشکلی که بر این بخش، تأثیر میگذارد رشد سریع و روزانه مسایل زیستمحیطی و دانش مربوط به آن برای به روز نگاه داشتن اطلاعات محیط زیستی است.
توسعه نگرشی مثبت: در واقع تأکیدی است بر مسایل محیط زیستی و جنبههای اجتماعی– حقوقی مرتبط، ضمن آن که سایر مسائل رشد جمعیت، بهداشت فردی و مانند آن، مدنظر قرار گرفتهاند (آرتا و خوشچین، ۱۳۸۳).... بیشتر در ویکی پدیا